آینده تفکر در ایران: مدرنیته و توسعه، امکان یا امتناع

آینده تفکر در ایران: مدرنیته و توسعه، امکان یا امتناع
دومین سالگرد و بزرگداشت دکتر طباطبایی، خانه اندیشمندان علوم انسانی، 9 اسفند 1403
1- دکتر طباطبایی دو نظریه داشت: زوال اندیشه سیاسی در ایران، و ایرانشهری. هرچند نسبت این دو مورد بحث قرار نگرفته، ولی گویا ناسازه ای بین آنها وجود دارد؛ چرا که اولی از امتناع اندیشه سخن می گوید، و دومی راهکاری مشخص پیشنهاد می کند. دو تفاوت ظاهری بین این دو نظریه هست: اولی سلبی است و دومی ایجابی، مضافا به این که اولی اندیشه ای است و دومی به بوم خاص نظر دارد.
2- دکتر در آثار اولیه خود متن گرا، و در آثار متأخر خود زمینه گرا بوده است.
3- مقصود از مدرنیته پدیده ای است که در سده پانزدهم ظهور کرد، در قرن 18 شکل اندیشه ای پیدا نمود، و نهایتا در قرن بیستم به تکامل خود رسید و به مسائلی همچون شهرنشینی، اومانیسم و سکولاریسم متکی است.
4- مقصود از توسعه، بهبود وضعیت زندگی انسانها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی است.
5- تجدد به شکلی کلی، و در سطح نظری خود، برای ما امری ممکن است؛ چرا که مدرنیته امری گریزناپذیر، و غیرقابل برگشت است. علاوه بر آن می توان از مدرنیته های متعدد سخن گفت.
6- توسعه نیز در این سطح امری ممکن و مطلوب است؛ چرا که به قول برینگتون مور توسعه هر کشور خاص خود می باشد.
7- با توجه به شرایط امروز ایران، مدرنیته (اسلامی- ایرانی) امری سخت، یا ممتنع، به نظر می رسد؛ چرا که اولاً عزم جدی در نخبگان و حاکمان برای این امر دیده نمی شود، و ثانیاً مدل معقولی در این زمینه طراحی نشده است. درواقع، به پدر توسعه ایران نیازمندیم.
8- توسعه با عنایت به شرایط کنونی ایران محال است؛ به چند دلیل: نبود انباشت سرمایه، وجود اختلاسها و رانتها، وجود تحریمها، نبود امنیت کامل برای سرمایه گذاری، نبود تعامل کافی با نظام بین الملل، و حاکم نبودن اصول اولیه حکمرانی.
نتیجه: تجدد و توسعه برای ما امر سهل ممتنع است!
پادکست این نشست علمی را می توانید در آدرس زیر پی گیرید
s_sadegh_haghighat@