فقه در عرصه بین الملل: ظرفیتها و محدودیتها
هماندیشی فقه پژوهی وظرفیتهای دانشی در عرصه بینالملل
با حضور و ارائهی اساتید محترم:
الشیخ مهدی الصمیدعي (مفتی اعظم و رئیس شورای اهل سنت عراق)
دکتر سیدصادق حقیقت (هیئت علمی پژوهشگاه امام خمینی و انقلاب اسلامی)
الشیخ عبدالقادر یوسف الترنیني (هیئت علمی در دانشگاه لبنان «الجامعة اللبنانیة»)
دکتر عابدین مومنی (هیئت علمی دانشگاه تهران)
دکتر محمود شفیعی (هیئت علمی دانشگاه مفید قم)
دکتر مصطفی خرم آبادی (پژوهشگر حوزه فقه اسلامی)
پنجشنبه: ۲۹ اذر ساعت ۸:۴۵
مکان: پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر
فقه در عرصه بین الملل: ظرفیتها و محدودیتها
سیدصادق حقیقت
پژوهشگاه فقه معاصر، 29 آذر 1403
فقه دانشی است که مراد شارع را در خصوص احکام وضعیه و تکلیفیه خمسه مشخص می کند، و در دوران قدیم وظایف حقوقی و قضایی را نیز ایفا می کرده است.
ظرفیتها:
1- کشف مراد شارع حتی در عرصه سیاسی و اجتماعی.
2- فقه و حکمرانی: به نظر می رسد فقه با حکمرانی ارتباطی دارد. پس این اصطلاح بهتر از «فقه حکمرانی» است. امام خمینی بر اساس مصلحت ساختاری به نام مجمع تشخیص مصلحت تأسیس کردند.
3- ارتباط با سیاست خارجی و روابط بین الملل: ارتباط با دولتهای غیراسلامی (اعم از محارب)، حکم عملیات استشهادی، جهاد دفاعی و ابتدایی، دارالاسلام و دارالکفر و ...
4- ارتباط با کشورهای اسلامی: در سطح دولتها و نهادهای علمی (دینی و دانشگاهی) و مانند آن.
5- از نظر جامعه شناختی: چه به نهادهای دینی باور وجود داشته باشد یا نه، نهاد مرجعیت و قشر روحانیت از سوی مسلمانان و حتی دیگر کشورها قابل مطالعه است.
محدودیتها:
1- ارتباطات دانشی: فقه با دانشهای دیگر، همانند فلسفه و سیاست (و علوم اجتماعی و علوم انسانی) مرتبط است. به همین میزان فقه سیاسی با فلسفه سیاسی و مانند آن ارتباط دارد. میزان اعتبار هر دانش مشخص است و فقه نیز محدودیتهای خاص خود را داراست.
2- محدودیتهای دانشی خود فقه: فقه نمی تواند، به طور مثال، نظریه دولت و نظریه صلح داشته باشد.
3- نقد رویکرد حداکثری به دین و فقه: «ان لله فی کل واقعة حکماً» مبنایی ندارد.
4- توجه به گفتمانهای اسلامی در کشورهای دیگر که چندان به فقه (سیاسی) باور ندارند.
5- به لحاظ جامعه شناختی، نهادهای مبتنی بر فقه می خواهند با نهادهایی تعامل کنند که، علی القاعده، بر این اساس بنا نشده اند.
نتیجه
توجه همزمان به ظرفیتها و محدودیتهای فقه در عرصه بین الملل ضروری است. از نظر گفتمانی، اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی قابل مقایسه به نظر می رسند.