اسلام سیاسی، بنیادگرایی و مسئله زن
اسلام سیاسی، بنیادگرایی و مسئله زن
سیدصادق حقیقت
همایش ملی زن، اسلام و دنیای معاصر، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، 6 و 7 خرداد 1403
اسلام سیاسی قرائتی از اسلام مبتنی بر ضرورت تشکیل حکومت (بر اساس شریعت) است. به عبارت ديگر، اسلام سياسي به مرجعيت دين (و شريعت) در امور سياسي و اجتماعي اعتقاد دارد. در مقابل اسلام سياسي، اسلام غيرسياسي وجود دارد كه چنين دغدغهاي ندارد، هرچند به نوعي تعامل يا مداخله (نهاد) شريعت در سياست اعتقاد داشته باشد. از آنجا که اسلام سیاسی میتواند قرائت میانهرو داشته باشد، میتوان بین این اصطلاح و بنیادگرایی تمایز قائل شد. بنیادگرایی اسلامی در بر دارنده معنا و مفهوم بازگشتن به اصول و اعتقادات اصلی اسلامی است. در حالی که بنيادگرايي به معناي عام به معناي هر گونه رجوع به اصول و ارزشهاي اسلامي و تلاش براي احياء و به كار بستن آنها در زندگي است، تعريفي خاص آن شامل دستهاي از جريانهای اسلامی میشود كه عقلگريز است و ريشه در اهل حديث، حنبليگري و اشعريگري دارد، و ضرورتاً رادیکال و خشونتگرا است. امروزه، افزايش آگاهي و بيداري اسلامي و پيوستن روزافزون مردم كشورهاي مسلمان به اين گونه جنبشها توان جدیدی به آنها بخشیده است، به شکلی تحقیق و پژوهش در این خصوص را جدیتر کرده است.
یکی از مسائلی که اسلام سیاسی و بنیادگرایی با آن روبرو هستند، مسئله زن است. این مسئله فرع رویارویی این دو جریان با مدرنیته تلقی میشود. بنیادگرایان، و تا حدی اسلامگرایان، نتوانستهاند همنهادی سازوار از رویارویی سنت و تجدد، و به شکل خاص مسئله زن، به دست دهند. برخی بنیادگرایی دینی را با سه خصیصه معرفی کردهاند: طرحی برای کنترل زنان، رد کثرتگرایی، و سعی در ادغام دین و سیاست. تفاوت اسلام سیاسی و بنیادگرایی در این زمینه آن است که اسلام سیاسی میتواند میانهرو و غیررادیکال باشد، و به درجاتی تجدد را برتابد. بر این اساس، اسلام سیاسی شیعی، برخلاف بنیادگرایی سنی، سعی دارد نقش زنان در جامعه را برجسته کند؛ و بدین جهت، از قرائتهایی که به این برداشت کمک میکنند استقبال مینماید.
توضیح:
1- مطلب فوق به شکل مقاله مستقل عرضه خواهد شد
2- پادکست این نشست علمی را می توانید در آدرس زیر پی گیرید
s_sadegh_haghighat@