مذاکره مستقیم/ مذاکره غیرمستقیم
مذاکره مستقیم/ مذاکره غیرمستقیم
سید صادق حقیقت
روزنامه شرق (28/6/1402)
بیش از چهار دهه است که به این سؤال پاسخ مشخصی داده نشده که با ابرقدرتی همچون امریکا باید مذاکره مستقیم داشته باشیم یا غیرمستقیم؟ عملکرد ج.ا.ا. در این برهه نشان می دهد خود را به مذاکره باواسطه محدود کرده است. این در حالی است که از نظر دینی، متون قرآنی و روایی و سیره معصومان (ع)، منعی برای گفتگوی مستقیم با دیگر کشورها وجود ندارد. به بیان دیگر، این ویژگی اسلام سیاسی است که خود را مقید به این گونه تابوها می کند.
اخیراً آقای حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، فرموده اند: «مذاکرات هستهای فقط دو طرف دارد: ایران و آمریکا! ایران و ایالات متحده برای نخستین بار یک تصمیم منطقی گرفته اند و به واسطه این تصمیم جدید با حذف واسطهها، بخشی از مشکلات خود را کنار گذاشته اند». دلیل این امر، بسیار مهم است: «بارها که ایران و آمریکا به توافق نزدیک میشدند، اصل توافق فدای منافع برجامی واسطهها میشد؛ واسطهای مثل روسیه که برجام را تحتالشعاع جنگ اوکراین قرار داد، یا چین که بسیار خرسند است که سالی یک میلیارد دلار تخفیف نفتی از ایران میگیرد. من معتقدم کشور ما نیز باید از این شرایط استفاده کرده، تابوها را کنار گذاشته و به سمت تنوع مناسباتی حرکت کند. حتی کشورهای اروپایی که نتوانستند مسیر خرید واکسن کرونا را برای ایران فعال کنند، اما در موضوع برجام برای خود منافعی را در نظر گرفتهاند».
دستاورد جدید دستگاه دیپلماسی را باید ارج نهاد و از بانیان آن تشکر و قدردانی کرد. به راستی، مذاکره غیرمستقیم مبالغ زیادی از جیب ملت ایران را به حلقوم دیگر کشورها ریخت. حاکم نبودن «اصول اولیه حکمرانی» باعث می شود، اصل بدیهی فوق در طول چهار دهه و نیم نادیده گرفته شود. پس، هرچند باید از دست اندرکاران سیاست خارجی تقدیر کرد که به این باور جدید رسیده اند، اما همچنان این سؤال باقی است که فهم این اصل بدیهی نیاز به فکر و تجربه چند دهه ای داشت!؟ سؤال مهم تر این است که آیا در حال حاضر برای دیگر اصول بدیهی نیز در حال هزینه دادن هستیم!؟