مصاحبه ها و یادداشتها

مصادیق جدید حق تعیین سرنوشت

همان گونه که تعیین سرنوشت به عنوان یک «اصل» در مبارزه با استعمار در دهه 1960 مطرح بوده، امروزه بر ابعاد داخلی آن به عنوان یک «حق» تأکید می شود

مصادیق جدید حق تعیین سرنوشت

نشست علمی در دانشگاه مفید، 26 مهرماه 1400

هدف: 1- ارتباط بحث حق تعیین سرنوشت با مفاهیم مشابه، 2- اشاره به مصادیق جدید حق تعیین سرنوشت (بالاخص در ابعاد داخلی)، 3- تطبیق بر مصداق ج.ا.ا.

خلاصه بحث:

1- تعیین سرنوشت هم اصل است (در مقابل استعمار خارجی)، هم حق (به شکل خاص در حقوق داخلی). به اعتقاد هوفلد، حق اعم از چهار مورد است: حق ادعا، حق آزادی، حق اختیار و حق مصونیت.

2- حق تعیین سرنوشت فراگیر بوده، و در سالهای اخیر آمره شده است. در میثاقین که شکل حقوقی الزامی دارد، این حق به رسمیت شناخته شده است.

3- نسبت حق تعیین سرنوشت و حق بر توسعه را باید این گونه توضیح داد که حق اخیر از جمله مصادیق نسل سوم حقوق بشر و حقوق همبستگی تلقی می شود. نسل اول حقوق بشر، سیاسی- مدنی (منفی)، نسل دوم، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی (مثبت) و نسل سوم حقوق همبستگی است که شکل جمعی دارد.

4- ارتباط حق تعیین سرنوشت و دموکراسی را باید در موج سوم دموکراسی پی گرفت: موج اول از 1820 تا 1920، موج دوم در دهه 1960 و موج سوم از دهه 1970.

5- حق تعیین سونوشت با حکمرانی خوب (توسعه پایدار، محیط زیست، کاهش فقر، ارتقای بهداشت و مانند آن) که در دهه 1990 مطرح شد با توجه به سه رویکرد حکمرانی خوب مشخص می شود: رویکرد امنیتی، رویکرد اقتصادی و رویکرد سیاسی یا دموکراتیک.

نتیجه: مصادیق جدید حق تعیین سرنوشت را باید در حقوق داخلی ملتها پی گرفت. اگر بخواهیم مباحث فوق را بر مورد جمهوری اسلامی تطبیق دهیم باید به چند مساله اشاره کنیم: اولاً حق های فوق از جمله مصادیق تجدد هستند، امری که اجتناب ناپذیر و غیرقابل بازگشت است. ثانیا برای بازگشت به مدار توسعه نیاز به امنیت سرمایه گذاری، انباشت سرمایه و حل بحرانهای خارجی داریم. ثالثا مشروعیت سنتی (و توزیع قدرت به شکل هرمی) با مقتضیات جامعه مدرن (حق تعیین سرنوشت، حقوق بشر، دموکراسی و حکمرانی خوب) به شکلی ناسازوار به نظر می رسد؛ و هرچه زمان بگذرد شکاف بین این دو بیشتر می شود.

لطفا پادکست این جلسه را در آدرس ذیل پی گیرید:

s_sadegh_haghighat@

948 مرتبه بازدید
در حال ارسال...