مصاحبه ها و یادداشتها

نحله های سازه انگاری

در حالی که الکساندر ونت واقع گراست، نیکلاس اونف پساساختارگرا تلقی می شود و رویکرد زبانشناسانه دارد

نحله های سازه انگاری

سخنرانی در دانشگاه مفید، 24 آبان 1396

- تعریف

سازه ­انگاری در روابط بین ­الملل راه سومی بین دو دیدگاه واقع­ گرایان و لیبرال­ها است؛ و از نظر معرفت­ شناختی، ناقد تجربه­ گرایی و اثبات­ گرایی تلقی می­شود. از این دیدگاه، به جای تحلیل مفهومی قدرت، باید به رابطه دیالکتیکی قدرت و دانش از یک سو، و تبار و زمینه­های قدرت از سویی دیگر توجه کنیم؛ چرا که معنای توصیفی یا خنثی از قدرت ممکن نیست. لیبرال­ها به ذات انسان و روابط بین دولت­ها خوش­بین، و واقع­گرایان به این گونه امور بدبین هستند. سازه­انگاران ،اما، به برساخته بودن امور و بیناذهنیت و هنجارها تأکید دارند. در حالی که مکتب نوواقع­گرایی به دلیل تأکید بر قدرت، از اقتصاد غافل می­شود، منطق نولیبرال مستلزم همگرایی اقتصادی جهانی و کالاهای عمومی متناسب با آن است. مکتب (نو)رئالیسم منطق روابط بین­الملل را قدرت مادی و عریان (همانند سلاح اتمی) می­بیند، و وضعیت حاصل از رقابت دولت­ها در صحنه روابط بین­الملل را آنارشی فرض می­کند. مقصود از آنارشی، در این­جا، هرج و مرج نیست. مراد این است که نسبت بین کشورها شکل سلسله مراتبی ندارد. در مقابل، مکتب (نو)لیبرال منطق روابط دولت­ها را روابط اقتصادی، و وضعیت حاصل را نوعی نظام سلسله مراتبی می­داند. به اعتقاد عسگرخانی، اما، نهادگرایی نولیبرال- به عنوان تلاشی برای سازش لیبرالیسم و رئالیسم- همانند نورئالیست‌ها به نقش کشورها و قدرت آن­ها در نظام بین‌الملل اذعان دارند. همچنین، ایشان کشورها را بازیگران عاقل، و نظام بین‌الملل را آنارشیک و فاقد یک مرجع و اقتدار مرکزی می‌دانند. اما بر خلاف نورئالیسم، نهادگرایی نولیبرال به نقش سازنده نهادهای بین‌المللی در سیاست بین‌الملل مستقل از توزیع قدرت بین کشورها اعتقاد دارد. سازه­انگاری به عنوان راه سوم، و بر خلاف نئورئالیسم و نئولیبرالیسم، واقعیات اجتماعی را امری برساخته می­داند. هرچند سازه­انگاری در آثار ویکو در قرن 18 ریشه دارد، اما به شکل جدید مولود مناظره نوواقع­گرايان ونوليبرال­ها از يک سو، و تقابل نظريه­پردازان انتقادی و خردگرايان از سویی دیگر در دهه 1990 است. در واقع، نظریه­ های فوق در تحلیل فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد چندان موفق نبودند. اين نگرش که قبلاً در جامعه­شناسی مطرح بود و در اواخر دهه 1980 و اوايل 1990 به يکي از تئوري­هاي اصلي روابط بين­­الملل تبديل شد، بر ساخت اجتماعي واقعيت، هويت­ها، هنجارها و فرهنگ تاکيد مي‌کند. به تعبیر اندرو ابوت، این فرض که واقعیت اجتماعی بیش از امور پیشینی از عمل متأثر است، در چهار مکتب علوم اجتماعی ریشه دارد: پراگماتیسم دیویی و مید، معرفت­شناسی ارتباطی و مارکسیستی مانهایم، برساخت­گرایی اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی، و آثار متأخر (و پسامدرن و نسبی­گرای) فرانسه. واقعیت، بر اساس سازه­انگاری، برساخته بیناذهنی اجتماعی و حاصل تعامل ساختار و کارگزار تلقی می­شود. مهم­ترین انديشمندان سازه­انگاري عبارتند از: الکساندر ونت، نیکلاس اونف، پیتر کاتزنستاین، ریچارد اشلی، استفان وارينگ، مایکل بارنت، امانوئل آدلر، جفری چکل، فریدریش کراتوچویل، پیتر کاتزنستاین و جان راگي.

 

- اشتراکات سازه انگاران

1- فاکتورهاي فکري و هنجاري علاوه بر عوامل مادی؛

2- خصوصيات دولتها نتيجه تعاملات آنها مي‌باشد (از پیش تعیین شده نیست)؛

3- هويتها و هنجارها در شکل گيري منافع و کنشها نقش تعيين کننده دارند؛

4- منافع و هويتها امری از پيش داده نمي‌باشند؛

5- هویتهای دولتی از طریق رویه های پیچیده و متداخل تاریخی (باز) قوام می یابند؛

6- انواع تعامل عبارتند از: مذاکرات/ چانه­زني، بحث و استدلال، و ارتباط همگاني ‌با روشهایی همچون علامتها؛

7- تصميم گيري در امور جهاني در سه سطح صورت مي‌گيرد: نهادهاي رسمي، فرهنگ سياسي جهاني (حکومت قانون، قواعد و هنجارها) و فاکتورهاي انگاره اي همانند الگوهاي دوستي و دشمني؛

8- تصمیم گیری کنشگران در روابط بین الملل مبتنی بر نقش و تصورشان از جهان است؛

9- تمایز میان سیاست داخلی و بین المللی امری موقت و ناپایدار است؛

10- تقابل با دیدگاه فردگرایانه؛

11- راه سوم بین ساختار وکارگزار؛

12- گشوده بودن نسبت به روشهای دیگر.

- تفاوت ونت و اونف: 

تفاوتها: 1- ونت واقع گراست 2- اونف پساختارگرا و تا حدی پسامدرن است و رویکرد زبانشناسانه دارد 3- کلیدواژگان: کنش کلامی، قواعد، هنجارها و انقیاد 

 

- اقسام: 

•1- سازه انگاران سطح واحد (همانند کاتزنستاین) که هویت دولتها را متأثر از چگونگی قواعد و منابع داخلی می دانند؛
• 2- سازه انگاران نظام مند یا سیستمیک (همانند ونت) که هویت دولتها را ناشی از ساختارهای معرفتی کلان در نظام بین الملل تلقی می کنند؛
•3- سازه انگاران کل گرا (همانند اونف، راگی و کراتوچویل) که از یک سو به سطح داخلی، و از سویی دیگر به نقش نظام مند قواعد و هنجارهای بین المللی توجه دارند

- توصیه ها در سیاست خارجی

1- رویه های گفتمانی و غیرگفتمانی، نقشی به­سزا در دوستیها و دشمنیها دارد؛

2- اهمیت اجماع منطقه ای و بین المللی؛

3- چارچوب بندی مفهومی و زبانی؛

4- لزوم توجه به بستر تعاملات بین المللی؛

5- جایگاه قدرت کشورها؛

6- کشورها باید به دنبال قدرت، خصوصاً به شکل بین­الاذهانی آن، باشند؛

7- همکاری بین المللی از راه افزایش قدرت ممکن می شود؛

8- قدرت جمعی در نهادهای بین المللی شکل می گیرد؛

9- زبان خصمانه موجب زیاد شدن شکاف بین کشورها می شود.

- نتیجه

•توجه به اشتراکات و افتراقات نحله های سازه انگاری
•توجه به تطور فکری سازه انگاران
•گشودگی روشی سازه انگاری
•کارآمدی سازه انگاری برای ما:

1- نزدیک بودن به راه سوم گیدنز،

2- نزدیک بودن به جمهوری گرایی مایکل سندل،

3- نزدیک بودن به فرهنگ و ارزش و بیناذهنیت و مانند آن.




3466 مرتبه بازدید
در حال ارسال...