انتخاب ترامپ و تاثیر آن بر مناسبات شیعی- سنی
انتخاب ترامپ و تاثیر آن بر مناسبات شیعی- سنی
دکتر سید صادق حقیقت در گفت وگو با شفقنا: چون روابط بین الملل بازی قدرت هاست، دوست و دشمن همیشگی برای ج.ا.ا. و اسلام قابل تصور نیست
شفقنا – اول بهمن ماه دونالد ترامپ متن سوگندنامه خود را قرائت می کند و به طور رسمی ریاست جمهوری آمریکا را برعهده می گیرد و ساکن کاخ سفید می شود. پس از انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا، کارشناسان تأثیرگذاری این انتخاب بر حوزه های مختلف را مورد بررسی قرار دادند، اما آنچه در این میان از اهمیت بسیاری برخوردار است، تأثیر انتخاب ترامپ بر مناسبات شیعی – سنی است. پس از رسمیت یافتن ترامپ در مقام ریاست جمهوری، او چه سیاست هایی در این زمینه در پیش می گیرد؟ کشورهای منطقه شیعه نشین و سنی نشین در پس عدم مداخله نظامی آمریکا در منطقه می توانند به مفاهمه و درکی از صلح برسند؟ پس از روی کار آمدن ترامپ وضعیت مسلمانان آمریکا تغییری خواهد کرد؟ و به شیعه هراسی دامن زده خواهد شد؟
دکتر صادق حقیقت، نظریه پرداز حوزه اندیشه سیاسی اسلام، می گوید: با آمدن ترامپ فشار بر مسلمانان داخل امریکا بیشتر شده است. به طور کلی کسانی که کار مذهبی، اعم از فعالیت اسلامی، دارند نیز نگران شده اند. این نگرانی در بین همه اقلیت ها، به خصوص در بین مکزیکی ها، نیز دیده می شود. مسلمانان باید منطق جدیدی در مقابل ترامپ داشته باشند، شاید که بتوانند به نوعی تعامل دست یابند.
او در مورد اتخاذ سیاست های ترامپ در کاهش تنش های مذهبی ما بین گروه ها، کشورها و مناطق گفت: ترامپ غیر قابل پیش بینی است و همیشه ممکن است کاری از او سر زند که در بازی رسمی قدرت قابل پیش بینی نبوده است. نباید فراموش کنیم که در امریکا رئیس جمهور اختیارات زیادی دارد و اگر در مسئله ای تحریک شود، چه بسا واکنش احساساتی داشته باشد و دستور جنگ (محدودی) را صادر کند. البته، بعد از این باید به کنگره جوابگو باشد. جمهوری اسلامی ایران به جای تحریک ترامپ باید به فکر تعامل با او برای تأمین منافع ایران باشد.
متن گفت وگوی شفقنا با دکتر حقیقت را می خوانید:
* حضور علمی شما در دانشگاه بین المللی فلوریدا (FIU) و مشاهده انتخابات ۲۰۱۷ امریکا، فرصت مغتنمی است تا بتوانیم نسبت این مسئله را با مناسبات شیعی و سنی منطقه خاورمیانه و جهان به بحث گذاریم. با توجه به این که روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و سیاست هایی که در وعده های انتخاباتی خود از آن سخن می گفت از جمله عدم مداخله در بحران سوریه و کشورهای منطقه خاورمیانه به نظر می رسد اتخاذ چنین سیاست هایی از سوی دولت ترامپ بعید به نظر نرسد. به خصوص که روابط با روسیه نیز در دستور کار دولت او قرار دارد. با این وجود آیا کشورهای منطقه شیعه نشین و سنی نشین در پس عدم مداخله نظامی آمریکا در منطقه می توانند به مفاهمه و درکی از صلح برسند؟
واقعیت مسئله این است که خاورمیانه و به شکل خاص سوریه، به محل منازعه قدرت های منطقه ای و جهانی تبدیل شده است و به سختی می توان از وضعیت موجود رهایی یافت. علت این ادعا را در چند مورد می توان بررسی کرد؛ اول اینکه سوریه به محل تسویه حساب گروه های مختلف تبدیل شده است، به بیان دیگر، مسئله سوریه دیگر صرفاً مسئله ملی نیست، بلکه به یک معضل منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است. دومین مسئله این است که ایران و عربستان پس از داشتن روابط خوب در زمان هاشمی و خاتمی، دوره سرد روابط را آغاز کرده اند، به شکلی که نمی توان به اصلاح زود هنگام آن امید داشت. رقابت منطقه ای این دو قدرت بزرگ خاورمیانه به این دلیل رو به تشدید است که هر دو متمایل به جنگ های نیابتی در خارج از مرزهای خود هستند و به تعبیری جبهه نبرد را به خارج مرزها منتقل نموده اند. سومین مسئله هم رقابت قدرت های جهانی، به خصوص امریکا و روسیه، در این منطقه و در سوریه است. مجموع این مسائل سه گانه امکان تفاهم قدرت های جهانی و منطقه ای را مشکل کرده است. مقصود ترامپ از عدم مداخله در دیگر کشورها این است که برای این کار حاضر نیست هزینه بدهد، نه این که همه عملیات برون مرزی تعطیل شود. به اعتقاد او، امریکا بیش از هر زمان به بازسازی اقتصاد خود نیازمند است و معنا ندارد که برای پایگاه های نظامی در کره جنوبی یا جنگ در خاورمیانه هزینه کند. معنای این سخن آن است که سیاست های امریکا در خاورمیانه به شکلی تداوم پیدا می کند که مستلزم هزینه زیاد نباشد نه این که امریکا در سیاست خارجی خود تغییر ناگهانی ایجاد کند. اساساً سیاست خارجی امریکا با آمدن یک شخص و یک حزب تغییر اساسی نمی کند.
* علت عدم تغییر اساسی سیاست خارجی امریکا در چیست و چرا نباید شاهد تحولی عمیق در سیاست خارجی ترامپ باشیم؟
دو دلیل اصلی برای این مسئله وجود دارد: اول این که در کشوری که سیاست نهادینه شده است، فرد و گروه و حزب خاص نمی توانند آن را تغییر اساسی دهند. برعکس، کشوری که سیاست در آن نهادینه نیست، تصمیم ها تا اندازه زیادی فردی خواهد بود. دلیل دوم این است که تعیین کننده اصلی سیاست خارجی امریکا کارتلها و تراستها و لابی ها هستند، نه سیاست خارجی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه. سیاست خارجی دو حزب اصلی امریکا، بر خلاف سیاست داخلیشان، بسیار به هم شبیه است؛ و نمیتوان گفت روابط امریکا با جمهوری اسلامی ایران در دوره جمهوریخواه ها بدتر از دوره دموکراتها بوده است.
*همانطور که مستحضرید سیاست های مداخله جویانه کشورهای غربی به خصوص امریکا در سال های اخیر و حمایت از کشورهایی نظیر عربستان قطر امارات مصر و ترکیه این کشورها را در مقابل ایران و عراق و سوریه قرار داد و بحث طرح هلال شیعی نیز که در زمان بوش مطرح شد به نوعی بر طبل شیعه هراسی دمیده شد. به نظر شما چه نوع سیاست هایی ترامپ در این خصوص اتخاذ خواهد کرد؟ و آیا به شیعه هراسی دامن زده خواهد شد یا خیر؟
هلال شیعی و شیعه هراسی اساساً مسائل رسانه ای و تبلیغاتی اند و مبنای تئوریک و آکادمیک ندارند. در حالی که اکثریت قریب به اتفاق تروریست ها در کشورهای غربی یا پاکستانی یا عربستانی بوده اند، فعلاً فعالیت های ایران بزرگ نمایی می شود. در جلساتی که پس از انتخاب ترامپ در امریکا برگزار شده، بحث از این است که چگونه می توان ایران را محدود کرد یا با آن مقابله نمود. بحث اصلی نه تفاوت یا اختلافات شیعه و سنی، بلکه منافع ملی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای است. متأسفانه باید گفت تا به حال برنده اصلی منازعات منطقه خاورمیانه اسرائیل بوده است چرا که بدون دادن هزینه، شاهد تضعیف نیروهای کشورهای اسلامی است. به همین دلیل باید گفت فرسایشی شدن منازعه در این منطقه در نهایت به نفع اسرائیل خواهد بود.
* طی دو سه سال اخیر تلاش گسترده ای از سوی برخی گروه های شیعی در اروپا و آمریکا برای برقراری گقت وگوهای بین دینی و بین مذهبی صورت گرفته است. از طرفی ترامپ نشان داد به عنوان رییس جمهور آینده آمریکا چندان علاقمند به حل مشکلات جهان اسلام نیست. فکر می کنید اگر ترامپ این سیاست های خصمانه علیه مسلمانان را در دستور کار خود قرار دهد چه اندازه به مشکلات اسلام هراسی در دنیا افزوده خواهد شد؟ و چه اندازه بدبینی و نفرت های مذهبی را دامن خواهد زد؟ در آمارهای مختلفی که از تعداد مسلمانان در آمریکا ارایه می شود، مشاهده می کنیم که آمار دقیقی در مورد تعداد مسلمانان داده نمی شود، اما به طور کلی کمترین آمار ۴ میلیون و بیشتری آمار ۹ میلیون نفر مسلمان در آمریکا را تخمین زده است. آیا پس از روی کار آمدن ترامپ وضعیت مسلمانان آمریکا تغییری خواهد کرد؟
سالی که نکوست از بهارش پیداست! با آمدن ترامپ فشار بر مسلمانان داخل امریکا بیشتر شده است. به طور کلی کسانی که کار مذهبی، اعم از فعالیت اسلامی، دارند نیز نگران شده اند. این نگرانی در بین همه اقلیت ها، به خصوص در بین مکزیکی ها، نیز دیده می شود. ترامپ قول داده در قدم اول ۱۰۰ هزار نفر مکزیکی که به شکل غیرقانونی در امریکا هستند را اخراج کند، و دیواری بین امریکا و این کشور بکشد. شاید در روند ویزا دادن به خارجی ها هم مشکلاتی ایجاد شود. البته، همان گونه که شعارهای پوپولیستی نوعی اغراق دارد، احتمال دارد همه این مسائل اتفاق نیافتد. به طور مثال، مکزیکی ها نیروی کار ساده امریکا را تأمین می کنند و بعید است به شکل ناگهانی اخراج شوند. مسلمانان نیز باید منطق جدیدی در مقابل ترامپ داشته باشند، شاید که بتوانند به نوعی تعامل دست یابند.
* کشوری مانند ایران که مهم ترین مامن شیعیان جهان به شمار می رود فکر می کنید بهتر است چه سیاست هایی را در برابر سیاست های احیانا ضد دینی و ضد اسلامی ترامپ باید اتخاذ کند؟ همینطور کشورهای عربی در برابر این سیاست ها چه روش هایی را می بایست به کار گیرند؟
روابط بین الملل بر اساس بازی قدرت ها قابل تحلیل است، بنابراین هیچ دوست یا دشمن همیشگی برای ایران قابل تصور نیست. حضرت امام(ره) امریکا و شوروی را به دو لبه قیچی تشبیه کردند. دو لبه قیچی یک کار انجام می دهند و از این جهت تفاوتی بین آن دو نیست. پس از این جهت، امروزه نیز تفاوت خاصی بین امریکا و روسیه وجود ندارد. منظورم این نیست که هر دو دشمن ابدی ما خواهند بود، بلکه مقصود این است که در بازی روابط بین الملل، امکان تعامل با همه با در نظر گرفتن منافع ملی جمهوری اسلامی وجود دارد. درخواست روسیه از ایران این است که سیاست خارجی این کشور را بر اساس اهداف ایدئولوژیک تحلیل نکند چرا که ملاک اصلی برای روسیه- همانند دیگر کشورها- همان منافع ملی است. از آن جا که انقلاب اسلامی با شعار مسئولیت های فراملی و اهداف ایدئولوژیک آمیخته بود، همواره به دنبال پیدا کردن دوست و دشمن ایدئولوژیک و تقریباً دائمی بوده است. نزدیک شدن ایران به روسیه را باید از یک طرف در این مسئله و از طرف دیگر در امریکا ستیزی سیاست خارجی جمهوری اسلامی جستجو نمود.
* با توجه به روحیات و روانشناسی ترامپ به نظر می آید شاهد اتخاذ سیاست های متناقضی از او باشیم. با این وجود چگونه می توان بر سر رسیدن به تفاهم هایی در منطقه خاورمیانه و بالتبع کاهش شعله های تنش های مذهبی ما بین گروه ها کشورها و مناطق خوشبین بود؟
ترامپ غیر قابل پیش بینی است و همیشه ممکن است کاری از او سر زند که در بازی رسمی قدرت قابل پیش بینی نبوده است. او در جریان انتخابات، هر کاری که بر ضرر خود بود، انجام داد، اما رأی مردم را جلب کرد و رئیس جمهور شد! به طور مثال، به زن ها و اقلیت ها توهین کرد، ولی رأی ایشان را هم به دست آورد. تا اندازه زیادی، روی کار آمدن ترامپ حاصل یک تصادف بود. حتی قشر تحصیل کرده جمهوریخواهان از او حمایت نکردند. او کاندیدای همه جمهوریخواهان نبود. در روانشناسی ترامپ چند مسئله قابل توجه است: اهل معامله بودن، روحیه پوپولیستی، و احساساتی (و حتی عصبی) بودن. درست است که قبلاً اشاره کردیم که سیاست خارجی امریکا نهادینه است و با آمدن یک نفر تغییر چندانی نمی کند، ولی نباید فراموش کنیم که در امریکا رئیس جمهور اختیارات زیادی دارد و اگر در مسئله ای تحریک شود، چه بسا واکنش احساساتی داشته باشد. البته، بعد از این باید به کنگره جوابگو باشد. به جای آن، جمهوری اسلامی ایران می تواند به فکر تعامل با او برای تأمین منافع ایران باشد. عربستان بعد از پیروزی ترامپ طرحی را به او، علیه ایران پیشنهاد کرد. یعنی عربستان، حداقل در این اقدام، منطق برخورد با ترامپ را فهمیده است این در حالی است که عربستان تمام امیدش را به کلینتون بسته بود و امید داشت مثلث امریکا، اسرائیل و عربستان را شکل دهد. آمدن ترامپ پایان بازی نیست، شروع نوع جدیدی از بازی در روابط بین الملل است.
http://fa.shafaqna.com/news/311456