پایان نامه های ارشد

مبانی حقوق بشر روسو

راهنما

مشاور

دانشجو

دانشگاه

تاریخ دفاع

 موسوی

 میرموسوی

 میرزایی

 حقب مفید

 92/12/11

چکیده:

دیدگاه روسو نسبت به حقوق بشر باید در حوزه های انسان شناسی جامعه و دولت مطالعه شود. در هر دو حوزه روسو از دیدگاه‌ هابز و لاک استفاده می‌کند. در زمینه حقوق انسان ،‌هابز به حقوق طبیعی باور دارد و مهم‌ترین حق طبیعی را حق حیات معرفی می‌کند. او انسان‌ها را در شرایط طبیعی به تصویر می‌کشد. انسان‌ها در وضع طبیعی فقط به دنبال منفعت خود هستند و حق‌ها مورد احترام قرار نمی‌گیرند. در تفکر هابز فقدان آزادی های فردی کاملا محسوس است. برای هابز حق امنیت و حق حیات آنقدر پررنگ است که توجهی به آزادی های اساسی بشر ندارد. لاک این فقدان را برطرف می کند و با درنظر گرفتن حق مالکیت و حق آزادی به آزادی های فردی بشر اهمیت می دهد. بنابراین لاک با اضافه کردن دو حق دیگر، کرامت انسانی بیشتری برای نوع انسان درنظر می گیرد. روسو در حوزه انسان شناسی عمدتا از اندیشه لاک بهره می برد و برای انسان ها آزادی حداکثری در وضع طبیعی متصور است. روسو حس ترحم را منشا احترام به حق دیگری در وضع طبیعی معرفی می کند و وضعیت طبیعی را مورد تحسین قرار می دهد. برای روسو وضع طبیعی حالتی نوستالژیک دارد و روسو تمایل دارد که انسان ها بازهم به آن وضعیت بازگردند اما همان طور که روسو توضیح می دهد انتقال از وضع طبیعی به وضع مدنی جبری است و انسان ها باید از این وضعیت عبور کنند. بنابراین در حوزه انسان شناسی هر سه متفکر - با وجود تفاوتهایی- حق هایی برای انسان ها درنظر گرفته اند.در حوزه دولت تفاوت های این سه متفکر بیشتر نمایان می شود.  ‌هابز  فرآیند تشکیل دولت را توضیح می دهد. از نظر او  دولت ناشی از حقوق طبیعی نیست و خِرد جمعی انسان‌هاست که منجر به تشکیل دولت می‌شود. دولتِ‌ هابز برآمده از یک پیمان دسته جمعی است. وظیفۀ دولت، در دیدگاه ‌هابز، حفاظت از حق حیات شهروندان و تامین امنیت آنهاست. بنابراین کارکردهای دولت‌ِ هابز محدود است. هابز میان اقتدار دولت و آزادی های فردی تمایل دارد از اقتدار دولت طرفداری کند. دولتِ لاک نیز برآمده از قرارداد اجتماعی است و دولتی حداقلی است. دولتِ حداقلی به این معناست که دولت فقط به عنوان یک کارگزار عمل می‌کند و کم‌ترین دخالت را در آزادی شهروندان دارد. دولت لاک بر اساس رضایت اکثریت اداره می‌شود. لاک توانسته به مقوله آزادی های فردی هم توجه کند. دولت لاک عمدتا با ترک فعل، آزادی های اساسی شهروندانش را تامین می کند. ساز و کار اداره دولت لاک مبتنی بر رضایت اکثریت است. روسو دیدگاه لاک را مفهوم اراده عمومی تکمیل می کند. روسو از یک طرف به حق های انسان باور دارد و از طرف دیگر تمایل دارد تا مرجع اقتداری در جامعه حضور داشته باشد. به بیان دقیق تر روسو می خواهد میان آزادی های فردی و اقتدار دولت یک ارتباط برقرار کند. مفهوم اراده عمومی روسو در واقع حاصل جمع آزادی های فردی و اقتدار نظام سیاسی است. روسو از یک طرف آزادی های سیاسی در راس هنجارهای جامعه قرار می دهد؛ اما تمامی محدودیت های این آزادی ها را، اراده عمومی معرفی می کند. از نگاه روسو تنها اراده عمومی می تواند آزادی های فردی را محدود کند. اراده عمومی یک مرجع غیرمردمی نیست، بلکه ساز و کاری است که اراده همگان درآن حضور دارد. بنابراین هنگامی که شخصی از قانون جامعه تبعیت می کند این قانون ممکن است محدودیت هایی بر او اعمال کند. چون این شخص در اراده عمومی مشارکت داشته است پس شخص در واقع از چیزی تبعیت می کند که خود در آن سهیم بوده و تحت فشار عامل بیرونی قرار نگرفته است. به این ترتیب روسو هم به حق ها و آزادی  های اساسی می پردازد و هم دولت مطلوب خود را معرفی می کند. نگرش روسو را عمدتا باید در گفتمان لیبرال تفسیر کرد. روسو ادامه دهنده راه هابز ولاک است. البته لاک تاثیر بیشتری بر اندیشه های روسو داشته است. روسو یک فیلسوف سیاسی لیبرال است و هرگونه تفسیر مارکسیستی یا توتالیتاری  از اندیشه های روسو، ما را از شناخت درست اندیشه های او دور خواهد کرد.

3860 مرتبه بازدید
در حال ارسال...