جهانشمولی حقب و مداخله بشردوستانه در پرتو راولز
راهنما |
مشاور |
دانشجو |
دانشگاه |
تاریخ دفاع |
قاری |
قربان نیا |
عماد مولائی نژاد |
حقب مفید |
90/12/20 |
چکیده:
حقوق بشر از منظر راولز واجد دو ویژگی اصلی می باشد:
1- حقوق بنیادین بشر احصاء شده توسط راولز در قانون ملت ها، حقوقی حداقلی وبه مراتب مضیق تر از مواد سی گانه حقوق بشر مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 می باشد.
2- حقوق بشر از نظر راولز برنامه ای سیاسی است که از یک سو چهارچوب تعامل جوامع بشری برای «بسامان» تلقی شدن محسوب می شود و از سوی دیگر عامل توجیه کننده ی مداخله بشر دوستانه در حاکمیت داخلی جوامع قانون شکن و ناقض حقوق بشری است که این چهارچوب جهانشمول تعامل مدنظر وی را به رسمیت نمی شناسند و حقوق بشر حداقلی را هم رعایت نمی کنند. علی رغم انتقاداتی که به معنای «جهانشمولیت» و یا «رویکرد حداقلی راولز به حقوق بشر» وارد شده است به نظر می رسد تئوری وی می تواند پیشنهاد مناسبی برای احترام به حاکمیت جوامع شایسته و پاکدست از یک سو و پلورالیسم معقول مد نظر راولز به حساب بیاید و فارغ از ایدئالیسم اتوپیایی جهانشمول گرایان رادیکال و بدبینی واقعگرایان وستفالیایی در عرصه ی روابط بین الملل، بیانگر نوعی اتوپیایی واقعگرایانه (بنا به گفته خودش) در عرصه روابط بین الملل جهان معاصر باشد.