روشنفکران دینی و خشونت
راهنما |
مشاور |
دانشجو |
دانشگاه |
تاریخ دفاع |
میرموسوی |
حقیقت |
الله پرست |
مفید |
91/7/15 |
چکیده:
خشونت به عنوان پدیدهای پایدار درتاریخ بشریت است که میتوان آن را همزاد آدمی نامید که از سوی بسیاری از صاحبنظران مورد توجه قرارگرفته است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی جایگاه خشونت در آراء علی شریعتی و عبدالکریم سروش به عنوان دو تن از مهمترین و تاثیرگذارترین چهرههای روشنفکری دینی در ایران می پردازد. وتاثیر مبانی فکری –دینی آنها را در بستر سازی برای رشد پدیده خشونت و یا فراهم کردن زمینه مناسب برای رشد فرهنگ رواداری و مدارا و تحدید خشونت را مورد بررسی قرار می دهد. جهانبینی شریعتی با الهام از انگاره های مارکسیستی و اعتقاد به وجود جهان بینی ثنوی با تاکید برحضور همیشگی تضاد در طول تاریخ همراه با نگاه آرمانگرایانه به منظور وصول به جامعه توحیدی درصدد ارائه قرائتی انقلابی از دین به نوعی، زمینه های فکری را برای رشد خشونت را فراهم آورده است. وی با تاکید بر عملگرایی ومبارزه جویی سعی در ارائه قرائتی ایدئولوژیک و انقلابی از دین داشت و نماد این مبارزه جویی وسازش ناپذیری دراندیشه وی ابوذر بود. شریعتی در راستای هدف خود علاوه بر شخصیت سازی،با، بازآفرینی مفاهیم شیعی همچون؛ شهادت،انتظار ،ثار و. . . به تقدیس خشونت پرداخت .عبدالکریم سروش نیزبه عنوان دیگر چهره شاخص روشنفکری دینی که به عنوان نماینده پارادایم روشنفکری دینی عرفیگرا شناخته شده است با برداشتهای خود از دین در قالب نظراتی چون پلورالیسم دینی، معرفت دینی،و انتقاد از اسلام فقاهتی سعی در ارائه قرائتی دموکراتیک از دین دارد. وی با استفاده از مفاهیمی همچون حقوق بشر،آزادی و دمکراسی و...زمینههای فکری رشد اصولی چون تسامح وتساهل را فراهم می سازد و در راه تحدید گستره خشونت گام بر می دارد.