نقش و جایگاه عقل وخیال در فلسفه سیاسی فارابی
راهنما |
مشاور |
دانشجو |
دانشگاه |
تاریخ دفاع |
میرموسوی |
حقیقت |
سیدهاشم هاشمی |
مفید |
89/9/14 |
چکیده:
این پژوهش با سوال اصلی «عقل وخیال چه نقش و جایگاهی در فلسفه سیاسی فارابی دارند» آغاز میگرددپژوهشگر پاسخ این سوال را در علم النفس یافته و با تکیه بر علم النفس فارابی به تبیین جایگاه عقل و خیال پرداخته است فلسفه سیاسی فارابی در پاسخ به چیستی سعادت با تکیه بر توصیف عقل وخیال شکل میگیرد.تامل عقل و خیال در نفس انسان و اتصال نفس به عقل فعال بحثهای مقدماتی فارابی است تا از طریق آن به مدینه فاضله برسد بدین صورت که نفس انسان با اتصال به ملکوت از عقل فعال افاضه میگردد در مدینه فاضله رئیس اول که همان فیلسوف- نبی است با اتصال به عقل فعال مدینه فاضله را افاضه کرده و اهالی را بسوی سعادت رهنمون میگردد.تطبیق فیلسوف به عقل در نفس و تطبیق دین به قوه متخیله در نفس سرانجام این نتیجه را برای فارابی به بار میآورد که عقل وخیال دارای یک منشاء و منبع اند و دین و فلسفه حقیقت واحدی را تشکیل میدهند، و غایت هر دو سعادت است، براساس طرح افلاطون در راس مدینه فاضه فیلسوف قرار دارد اما فارابی به جای آن فیلسوف- نبی را قرار داده است.فارابی برای تبین طرح خود از راه علم النفس وارد گردید و قوه متخیله را به عنوان ویژگی خاص نبوت مطرح کرد و دین را در مدینه فاضه را لازم و ضروری شمرد و طرح فارابی به تاسیس فلسفه اسلامی انجامید خیال در فلسفه ابن سینا، سهروردی ، ملاصدرا معضلات بسیاری را حل کرد.