زندگی نامه
سید صادق حقیقت در سال 1360 دیپلم خود را در رشته تجربی گرفته و وارد حوزه شد. سال 1366 پس از اتمام مقدمات و بخشی از دروس سطح حوزه، به قم هجرت نمود و اکثر دروس سطح و یک دوره اصول و چندین سال فقه را از محضر آیات عظام محقق داماد، بهجت و شبیری زنجانی بهره برد. از سال 1368 در کنار دروس حوزوی، علوم سیاسی را در دانشگاه تهران شروع کرد. کارشناسی ارشد را در دانشکده روابط بین الملل و دکتری را در تربیت مدرس به ترتیب در سالهای 1374 و 1380 به پایان رسانید و در دانشگاه مفید قم (و دیگر دانشگاهها) به تدریس پرداخت. پایان نامه وی در کارشناسی ارشد "مسئولیتهای فراملی در سیاست خارجی دولت اسلامی" و رساله دکتری وی "توزیع قدرت در اندیشه سیاسی شیعه" با تمرکز بر فلسفه سیاسی اسلامی و فقه شیعه بوده است. وی به عنوان محقق نمونه استان قم و دانشگاه مفید در سال 1382، 1383، 1385 و 1392 برگزیده شد. همچنین، وی توانست در سال 1393 مقام استاد تمامی در رشته علوم سیاسی را کسب کند. او به زبان انگلیسی و عربی تسلط دارد و در سمینارهای مختلف بین المللی شرکت نموده است.
حاصل فعالیت های پژوهشی دکتر حقیقت تاکنون، بیست و دو کتاب و هشتاد مقاله، عمدتاً در حوزه اندیشه سیاسی اسلام، بوده است. برخی از عناوین کتابها عبارتند از: فلسفه سیاسی و روش شناسی (نشر کویر)، همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی (نشر هرمس)، سیاست اندیشی (نشر کویر)، مبانی اندیشه سیاسی اسلام (سمت و دانشگاه مفید)، مسئله شناسی مطالعات سیاسی، مبانی نظری حقوق بشر از دیدگاه اسلام و دیگر مکاتب (مشترک با دکتر میرموسوی، انتشارات دانش و اندیشه معاصر)، سیاست در اسلام (انتشارات همراه)، روش شناسی علوم سیاسی (دانشگاه مفید)، توزیع قدرت در اندیشه سیاسی شیعه (نشر نگاه معاصر) و فربه و نحیف (ترجمه کتاب مایکل والزر) میباشد. برخی از این کتابها به انگلیسی و عربی ترجمه شده اند. او در کتاب Six Theories about the Islamic Revolution’s Victory نظریه ای جدید در خصوص انقلاب اسلامی ایران مطرح نموده است.
از جمله مقالات ایشان می توان به این موارد اشاره کرد: فقه سیاسی شیعه و نقش دوگانه مصلحت (شیعه شناسی، ش 32، 1389)، تشیع و عرفی گرایی (رهیافتهای سیاسی و بین المللی ش 18، 1388)، تحولی روش شناختی در فقه سیاسی شیعه (شیعه شناسی ش 29، 1389)، آسیب شناسی حکومت اسلامی در سیره نبوی (علوم سیاسی، ش 35، 1385)، نقدی بر روش شناسی فلسفه سیاسی و علم سیاست (علوم سیاسی، ش 23، 1382)، ابعاد سیاسی فلسفه اسلامی (فقه و اصول حکومت اسلامی، ش 5، 1376)، ارتباط فلسفه سیاسی و فقه سیاسی (فقه و اصول، حکومت اسلامی، ش 3، 1376)، گونه شناسی ارتباط دین و سیاست در اندیشه سیاسی شیعه (نامه مفید، ش 44، 1383).
از علاقه های پژوهشی دکتر حقیقت اندیشه سیاسی اسلامی، روش شناسی در علوم سیاسی، انقلاب ایران و اسلام سیاسی است. "آسیب شناسی سیاسی- اجتماعی روحانیت"،" آسیب شناسی علوم سیاسی در حوزه اندیشه شیعی" و «نخبگان از منظر دینی» از پژوهشهای مستقل دکتر حقیقت است.
پروژه فکری
با توجه به تحصیل فقه و دیگر علوم قدیم در حوزه، و تحصیل علوم سیاسی در دانشگاه، علائق پژوهشی وی به سمت و سوی «اندیشه سیاسی اسلام» سوق پیدا کرد. علاوه بر مورد مذکور، چند حوزه فرعی نیز وجود دارد: اندیشه سیاسی غرب، روششناسی، و انقلاب اسلامی (و اسلام سیاسی). کتاب «توزیع قدرت در اندیشه سیاسی شیعه: مقایسه تحلیلی از دو منظر فلسفه سیاسی و فقه سیاسی»، در اصل، رساله دکتری نگارنده بوده که در سال 1381 به زیور طبع آراسته شد. این کتاب شالوه «نظریه همروی» را پیریزی کرد؛ چرا که در این نظریه، فلسفه سیاسی و فقه سیاسی با هم مقایسه شده اند. در طول این سال ها، نظریه همروی شکل گرفت، و بر این اساس، کتاب «همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی» نیز در سال 1396 منتشر شد. نظریه همروی چهار سطح دارد: همروی معرفت شناختی (همانند مبنای علامه در حکمت متعالیه)، همروی روش شناختی (در کتاب «روش شناسی علوم سیاسی»)، همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی (در کتاب فوق)، و همروی سنت و تجدد. نظریه همروی هم به مسائل داخلی و هم به مسائل خارجی می پردازد و دستاوردهای جدیدی در این حوزه ها دارد. مسائل سیاست داخلی بر اساس این نظریه در کتاب «سیاست اندیشی در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی» در سال 1395، و مسائل سیاست خارجی با عنوان «جمهوری اسلامی، سیاست خارجی و روابط بین الملل» در سال 1400 به چاپ رسید. نظریه همروی به شکل تفصیلی تر در قالب 4 مجلد در حال تهیه می باشد.
در حوزه «اندیشه سیاسی اسلام» مفروضاتی چند مد نظر قرار گرفته اند:
1- زوال فلسفه سیاسی اسلامی در طول زمان،
2- ضرورت احیای فلسفه سیاسی اسلامی،
3- اعتبار (فی الجمله) فقه سیاسی،
4- فربه شدن فقه (سیاسی)،
5- ریشه داشتن بسیاری از ناکارآمدی های ایران و جهان اسلام در حوزه های فوق،
6- ناکافی و آشفته بودن اکثر متونی که در حیطه اندیشه سیاسی اسلام تألیف شده اند.
در واقع، گفتمان نواندیشی دینی، بر خلاف گفتمان روشنفکری دینی، عرفی گرا (سکولار) نیست، و به اعتبار فقه سیاسی باور دارد. بنابراین، نظریه همروی که در زیرمجموعه گفتمان نواندیشی دینی قرار می گیرد سکولار نیست، و فقه سیاسی را، در حوزه ای مشخص، معتبر می داند. برخلاف روشنفکران دینی که سعی میکنند تمایزی بین این دو گفتمان تعریف نکنند، به نظر می رسد تفاوت های آنها زیاد است و باید از یکدیگر متمایز شوند. مدعای نظریه همروی (در سطح سوم) آن است که هر مسئله سیاسی ابتدا می بایست به دانش فلسفه سیاسی و فقه سیاسی به شکل جداگانه ارائه شود، تا در مرحله بعد، بتوان نتایج آنها را با هم مقایسه کرد. گفتمان نواندیشی دینی (و در ذیل آن، نظریه همروی) با گفتمان هایی همچون روشنفکری دینی (و تجددگرایی)، رویکرد سنتی، سنت گرایی، و بنیادگرایی غیریت سازی میکند. در واقع، دغدغه اصلی، تکمیل نظریه همروی و پژوهش در حوزه اندیشه سیاسی اسلام، با توجه به خلاءهای فوق الذکر، است.