پایان نامه های ارشد

امام خميني و دولت مدرن

راهنما

مشاور

دانشجو

دانشگاه

تاریخ دفاع

 ميرموسوي

 حقيقت

 كريم الديني

 مفيد

 84/8/10

چکیده

رمزگشايي از معناي مقصود امام‌خميني از 4 عنصر «حاكميت»، «حكومت»، «مردم» و «سرزمين» به عنوان عناصر بنيادي تعريف حقوقي دولت مدرن هدفي است كه در اين پژوهش دنبال مي‌شود. براي دست‌يابي به معناي دولت در انديشه‌‌ي وي و تعيين نسبت اين معنا با معناي دولت مدرن، چگونگي فرآيند هنجارمرسوم ‌شدن معناي اين 4 واژه در نسبت با زمينه‌ي ‌ايدئولوژيك و عملي زمانه‌ي موولف در انديشه‌ي وي بررسي مي‌شود. اين بررسي بر اساس روش هرمنوتيك معطوف به قصد با الگوي كوئنتين اسكينر انجام مي‌گيرد.

در اين پژوهش دوگانگي حاكميت، مهم‌ترين چالش پيش روي نظريه‌پردازان نوگرا در دست‌يابي به مفهوم دولت مدرن تلقي مي‌شود؛ چرا‌كه مفهوم حاكميت به عنوان مفهومي مقدم بر صفات آن هم‌چون حاكميت عمومي، نخستين و مهم‌ترين مفهوم در تعيين نسبت ميان معناي دولت در انديشه‌ي امام‌خميني با معناي دولت مدرن است. بنابراين قابليت نظريه‌ي امام‌خميني در دست‌يابي به ويژگي واحد بودن حاكميت به مثابه ويژگي ذاتي آن، راهبردي‌ترين و تعيين‌كننده‌ترين پيش‌نياز براي هنجار مرسوم كردن مفهوم دولت مدرن در ايدئولوژي وي محسوب مي‌شود. پس از آن‌ امكان يا امتناع استقرار حاكميت عمومي مهم‌ترين موضوعي است كه جهت‌گيري نظريه‌ي او را به سمت دست‌يابي به منطق دولت مدرن تعيين مي‌كند.

2339 مرتبه بازدید
در حال ارسال...