مصاحبه ها و یادداشتها

انتخاب در تنگناي ذلت يا شهادت

برخی از شباهت های قیام حسینی با انقلاب اسلامي عبارت است از: آزادگي، احياي دين، برقراري عدالت اجتماعي، و پيوند دين و سياست. اما اگر ويژگي قيام عاشورايي را قرار گرفتن در "تنگناي ذلت يا شهادت" بدانيم، در مورد انقلاب اسلامي وجود نداشته است


 



گروه فرهنگي- ميرخليلي: يکي از بحثهاي مهمي که پژوهشها و تحقيقات مختلفي را به دنبال داشته، تأثير قيام حضرت سيد


الشهدا(ع) بر انقلابها و حرکتهاي رهايي بخش است؛ يا به عبارت بهتر، مسأله بررسي قيامهاي متأثر از نهضت امام حسين(ع). درباره اين موضوع سراغ دکتر سيد صادق حقيقت عضو هيأت علمي دانشگاه مفيد و نويسنده کتابهاي متعدد در حوزه انديشه سياسي رفتيم تا با ايشان در اين باره گفتگو کنيم.

الگوي ما در هر زماني
دکتر سيد صادق حقيقت با بيان اهميت قيام امام حسين(ع) مي گويد: اين نهضت و حرکت عظيم، به منظور دفاع از يکتاپرستي، رفع ستم و احياي ارزشهاي ديني و اسلامي به وقوع پيوست. همه انبيا و ائمه معصومين(ع) در يک خط واحد قرار داشته اند و اگر واکنشهاي متفاوتي از آنها در مقاطع مختلف تاريخ به ثبت رسيده، در ارتباط با موقعيتها و مقتضيات زمان و مکان آنها بوده است.
چنان که در مقطعي، امام حسن(ع) صلح کرد و در کربلا، امام حسين(ع) راه شهادت را برگزيد. وي سپس با اشاره به اين جمله معروف که امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در حرکت و قيام يا نشستن براي شما الگو و امامند، مي افزايد: حرکت ائمه(ع) در هر دوره و زماني براي ما الگوست.

حکومت جور بايد از بين برود

دکتر حقيقت، در پاسخ به اين سؤال که به نظر شما عاشورا چه تأثيري بر انقلاب اسلامي ايران گذاشت، مي گويد: هدف مشترک قيام همه انبيا و معصومان (ع)، در واقع، تقويت و حفظ کلمه توحيد، احياي ارزشهاي الهي و انساني، تعالي بشر و اقامه عدل و قسط در جامعه است. نويسنده کتاب «انقلاب اسلامي ايران» مي افزايد: اگر از اين ابعاد به نهضت حسيني بنگريم، بي ترديد بهترين و والاترين تأثير آن بر انقلاب اسلامي ايران را شاهد خواهيم بود.
حرکتهاي مردمي و انقلابي ملت ايران و رهنمودها و عملکرد بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني(ره) به عنوان رهبر و بسيج گر مردم، دليل مثبتي بر اين مدعاست. همچنين، شهادت خواهي مردم در قبل و بعد از انقلاب اسلامي به پيروي از مشي سيد و سالار شهيدان بوده است. شعارهاي مردم در جريان انقلاب اسلامي و بويژه شهادت طلبي آنها در جبهه هاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران، بيانگر تأثير عميق عاشورا بر فرهنگ اصيل آنان است. اگر شعارهاي انقلاب به روش علمي تحليل محتوا شود، مي توان به شکل دقيق و کمي به ميزان بسامد شعارهاي عاشورايي در انقلاب اسلامي اشاره نمود.
به گفته دکتر حقيقت، اوج راهپيمايي ها و تظاهرات مردم و بسيج مردمي و مبارزه با رژيم ستمشاهي در دو روز تاسوعا و عاشورا واقع شده بود؛ چنان که امام خميني(ره) نيز نهضت عظيم خود را عليه رژيم پهلوي از روز دوازدهم ماه محرم آغاز کرد.
نويسنده کتاب «مباني انديشه سياسي در اسلام»، به بيان برخي از جملات حضرت امام خميني(ره)، در خصوص اهداف قيام حسيني پرداخته و اظهار مي دارد: امام خميني(ره) درباره اهداف قيام امام حسين(ع) بر اين باور بود که انگيزه قيام امام حسين(ع) نهي از منکر بود؛ و اينکه هر منکري و از جمله حکومت جور، بايد از بين برود.
اين استاد دانشگاه تصريح مي کند: امام خميني(ره) انگيزه نهضت عاشورا را نجات مکتب اسلام مي دانست، آنجا که فرمود: حضرت امام حسين(ع)، تمام اصحاب و جوانان، همه مال و منال و هر چه داشتند را در راه خدا دادند؛ و براي تقويت اسلام و مبارزه با ظلم قيام کردند و با فداکاري بي نظير و نهضت الهي خود، واقعه بزرگي را به وجود آوردند که کاخ ستمگران را فرو ريخت و مکتب اسلام را نجات داد.
دکتر حقيقت، سپس در پاسخ به اين پرسش که ابعاد تأثيرگذاري قيام امام حسين(ع)بر انقلاب اسلامي را در چه مواردي به طور برجسته تر مي توان مشاهده کرد، مي گويد: ما اين تأثيرگذاري را مي توانيم در مورد هدفها و آرمانهاي انقلاب اسلامي و شباهت آنها با قيام عاشورا از جمله آزادگي، احياي دين، برقراري عدالت اجتماعي، پيوند دين و سياست مشاهده کنيم. وي همچنين عملکرد رهبر فقيد انقلاب اسلامي در بسيج توده ها با توجه به هدفهاي حرکت احياگرايانه حضرت امام حسين(ع)، و نيز نهادها و شعارهاي مردم به هنگام انقلاب و اوج گيري قيام آنها در زمانهاي مختلف همانند تاسوعا و عاشورا را از ديگر ابعاد تأثيرگذار قيام حضرت سيد الشهدا(ع) بر انقلاب اسلامي بر مي شمارد.

چرا صلح حسني؟ چرا قيام حسيني؟

نويسنده کتاب «درآمدي بر انديشه سياسي اسلام»، در ادامه و در پاسخ به اين سؤال ما که چرا وقتي راه پيروزي بر امام حسن مجتبي(ع) بسته شد، راه شهادت را برنگزيدند؟ به برخي از مغالطه هايي که در برخي نوشتارهاي تاريخي وجود دارد، اشاره کرده ومي افزايد: برخي از آنها اين گونه مغالطه مي کنند که حضرت امام حسن(ع) با اثبات خيانت فرماندهان، کشيدن سجاده از زير پا و زخمي شدن ران مبارکش و مواردي از اين دست، لزوم صلح را مورد تأييد قرار دادند، در حالي که براي امام حسن(ع)، راه شهادت (همانند قيام عاشورا) باز بود! که اگر به اين گونه مغالطه ها توجه شود، آن گاه اين پرسش مطرح خواهد شد که: چرا امام حسن(ع) با همان ياران اندک، تا آخرين قطره خون و تا سر حد شهادت نايستادند و مبارزه نکردند؟ دکتر حقيقت در پاسخ به اين مغالطه و در تبيين اين مسأله، تأکيد مي کند: موقعيت زماني امام حسن(ع) به صورت ماهوي با موقعيت زماني و مکاني حضرت امام حسين(ع) متفاوت بود. حکومت معاويه به واسطه رفتارمنافقانه اي که داشت مشروعيتي بيش از فرزندش يزيد داشت، و دليل آن نيز اين بود که معاويه به طور علني به فسق و فجور دست نمي زد. در حالي که يزيد، فردي دائم الخمر و ظاهرالفسق بود و به راحتي نمي توانست در جامعه مذهبي به يادگار مانده از حکومت پيامبر(ص) مشروعيتي کسب کند.به گفته اين پژوهشگر، امام حسين(ع) بخش بزرگي از دوران امامت خود را در زمان معاويه گذراندند. هيأت حاکمه نيز اصراري بر گرفتن بيعت از ايشان نداشت و آن حضرت بنا به مصالحي که عمده ترين آن، حفظ دين رسول خدا(ص) بود، زمان را براي قيام مسلحانه مناسب نمي دانستند. ضمن اينکه درگيري ظاهري همانند آنچه در کربلا اتفاق افتاد، صورت نگرفت؛ و به عبارت ديگر، حضرت سيد الشهدا(ع) در زمان معاويه هيچ گاه در تنگنايي قرار نگرفتند که ناگزير به انتخاب باشند. معاويه بارها به پسرش توصيه کرد مبادا حسين(ع) را در دو راهي بيعت يا شهادت قرار دهي. اما يزيد که کياست پدر را نداشت و راه هاي نفاق را همچون او نمي دانست، هنگامي که غاصبانه بر کرسي خلافت نشست، دستور داد از امام حسين(ع) بيعت بگيرند.در چنين وضعيتي است که سيدالشهدا(ع) مي فرمايند: «انا لله و انا اليه راجعون، و علي الاسلام السلام. اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد». به گفته دکتر حقيقت، اين پاسخي است که حضرت سيد الشهدا(ع) در رويارويي با حاکم مدينه، مروان بن حکم فرمودند. و اين آيه استرجاع، هنگامي بر زبان جاري مي شود که مصيبت بزرگي حادث شود و چه مصيبتي بزرگ تر و بالاتر از اينکه يزيد بن معاويه بي خبر از اسلام و انسانيت، بر جايگاه فرزند رسول خدا و امام معصوم (ع) تکيه زند و از او طلب بيعت کند؟

انقلاب اسلامي و «تنگناي ذلت يا شهادت»

دکتر حقيقت، ضمن تأکيد مجدد بر اثرپذيري انقلاب اسلامي از هدفهاي کلي قيام امام حسين (ع)، مي گويد: اگر ويژگي قيام عاشورايي را قرار گرفتن در تنگناي ذلت يا شهادت بدانيم، اين خصوصيت در مورد انقلاب اسلامي وجود نداشته است؛ بدين معنا که ما ظرف بيش از سه دهه هيچ گاه از جانب دشمنان خود در وضعيتي قرار نگرفته ايم که مجبور شويم يا به نظام جور مشروعيت دهيم و يا راه شهادت را انتخاب کنيم؛ بلکه همواره راه سومي نيز به رويمان گشوده بوده است. به طور مثال، در جنگ تحميلي عراق عليه کشور عزيزمان، شاهد بوديم که راه صلح همواره وجود داشت؛ و مسؤولان امر سرانجام در سال 67 اين گزينه را انتخاب کردند. پذيرش قطعنامه به اين معنا بود که ما در «تنگناي ذلت يا شهادت» قرار نداشته ايم؛ زيرا راه حل سومي انتخاب شد.

2370 مرتبه بازدید
در حال ارسال...