مصاحبه ها و یادداشتها

طرح تحول سرفصلهای علوم سیاسی

از نظر علمی، مشکلاتي وجود دارد که قابل رفع بود؛ و امکان بالابردن سطح اتقان علمي آن‎ها وجود داشت

وقتي براي تحول با همه سلايق: ميزان اقبال اساتيد و دانشجويان به طرح فعلي تحول علوم سياسي

مجله پنجره شماره 201 (14/4/93)

 سيدصادق حقيقت

در خـصـوص سرفصـل‎هاي رشته علـوم سياسي که بـراي اجرا در سـال 1393 در ايـن زمينه تدوين شده و به صورت کتبي به دانشگاه‎ها ابلاغ شده، چند نکته به‎نظر مي‎رسد. نکته اول اينکه بايدمشخص شود سرفصلها و کتب تهيه شده چه مقدار از اتقان علمي برخوردار است؟ به‎نظر مي‎رسد که اگر نگوييم مشکلات زيادي در اين سرفصل‎ها از نظر علمي وجود دارد، حداقل مشکلاتي وجود دارد که قابل رفع بود و با مشاوره با اساتيد و صاحبنظران، امکان بالابردن سطح اتقان علمي آن‎ها وجود داشت. نکته دوم اين است که اعلام اين سرفصل‎ها چه مقدار با استقبال اساتيد علوم سياسي،روبه‎رو شده است؟ به بيان ديگر، بايد ديد که آيا اين سرفصل‎ها و کتب تهيه شده، از مشروعيت به معناي رضايت مخاطبان، برخوردار است يا نه؟ همين که حدود 160 نفر از اساتيد تا به حال تقاضاي تعويق يکساله سرفصل‎ها را داشتند، نشان مي‎دهد که استقبال عمومي وجود ندارد و با تحقيق کمي و آماري مي‎توان تشخيص داد که به شکل مشخص، اين سرفصل‎ها به چه ميزان در بين اساتيد ونخبگان علوم سياسي مشروعيت دارد. نکته سوم اين است که در بين اساتيد علوم سياسي و گرايش‎هاي اسلامي در علوم سياسي، نحله‎‎هاي مختلفي وجود دارد و کاري که در تهيه اين سرفصل‎هابدون دليل خاصي انجام شده، اين است که با گروه و سليقه خاصي کار شده است. درحالي‎که چه بهتر بود که با سلايق مختلف کار مي‎شد و از سليقه‎ها و مذاق‎‎هاي مختلف استفاده مي‎شد. نکته مهم ديگر اين است که طراحان سرفصل‎ها معتقدند ارتباط خاصي بين تهيه سرفصل‎ها با دولتي خاص مثلا دولت سابق دکتر احمدي‎نژاد وجود ندارد و به بيان ديگر، تهيه سرفصل‎ها امري فرادولتي بوده است. اين بيان، نکته درستي است و مي‎توان آن را قبول کرد اما يک نکته ديگر را بايد اضافه کرد و آن اين است که تهيه اين سرفصل‎ها را با نگاه زمينه گرايانه بايد تحليل کرد؛ يعني اين سرفصل‎ها در شرايطي تهيه و تدوين شد که چندان امکان انتقاد و اعتراض به آنها وجود نداشت و الان که در شرايط خاصي از سال 92 به بعد قرار گرفتيم مي‎بينيم که مخالفان و منتقدان اين سرفصلها، اعتراض يا نقد خودشان را ابراز کردند. بنابراين، به‎جاي ديدگاه متن گرايانه به اين سرفصل‎ها، بايد نگاه زمينه گرايانه داشته باشيم که در چه زمان خاصي اين سرفصل‎ها نوشته شده و چهديدگاه خاصي بر آن‎ها حاکم بوده است.

نکته آخري که مي‎توانم به آن اشاره کنم اين است که آيا ارائه اين سرفصل‎ها، از نظر روانشناختي باعث جذب دانشجويان در رشته علوم سياسي خواهد شد؟ مثلا اگر چند متن تکرار شد، چند سرفصل از چند درس تکرار شد و منابع زيادي هم براي آن وجود نداشت، ـ خصوصا اگر سرفصل‎ها، سرفصل‎‎هاي ديني باشد ـ از نظر روانشناختي چه احساسي به دانشجو دست خواهد داد؟ آيا دانشجويان نوعي مقاومت و اينرسي در مقابل سرفصل‎هاي جديد از خود نشان خواهند داد يا با آغوش باز آن‎ها را مي‎پذيرند؟ به ‎نظر مي‎رسد که تاکيد زياد بر سرفصل‎هاي خاص خصوصا آن‎هايي که صبغه ديني  دارد، نه تنها باعث جذابيت زيادتر براي دانشجو نمي‎شود بلکه از نظر روانشناختي  نوعي مقاومت را در ذهن آن‎ها ايجاد خواهد کرد.

2528 مرتبه بازدید
در حال ارسال...