مصاحبه ها و یادداشتها

حقوق بشر از سه منظر

در مباحث حقوق بشر، انتقادهاي جماعت گرايان به ليبرالها وارد به نظر مي رسد. در حوزه روابط بين الملل، گاه حقوق بشر به شکل ابزاري مطرح مي شود

به گزارش روابط عمومي دانشگاه مفيد، به مناسبت روز جهاني حقوق بشر نشست علمي با عنوان « چالش هاي مفهومي حقوق بشر از سه منظر فلسفه، حقوق، سياست» روز سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۱ در دانشگاه مفيد برگزار شد.

در اين جلسه دكتر سيد مسعود موسوي اردبيلي( عضو هيات علمي گروه فلسفه  دانشگاه مفيد ) و دكتر ناصر قربان نيا ( عضو هيات علمي و مدير گروه حقوق دانشگاه مفيد )و دكتر سيدصادق حقيقت( عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه مفيد) سخنراني كردند.

متن سخنان دکترسيد صادق حقیقت( عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه مفيد)

روز جهانی حقوق بشر را تبریک عرض میکنم از دانشجویان گرامی هم تشکر میکنم که این جلسه را بر پا کردند و به نوبه خود از فرمایشات اساتید استفاده کردیم من به هفت نکته اشاره میکنم:

1)علاوه بر این مساله که رشته های مختلف رویکردهای مختلف به بحث های حقوق بشر دارند در درون این رشته ها زیر رشته هایی هستند که بحث حقوق بشر نسبت به این ها جداگانه باید بررسی شود. در این جلسه ما حقوق بشر را از سه دیدگاه بررسی می­کنیم. من که از چشم انداز سیاست می خواهم نگاه کنم ،در خود علوم سیاسی هم زیر مجموعه هایی هست که این ها را جداگانه باید بحث کنم در شکل خاص در علوم سیاسی ،علم سیاست جامعه  شناسی سیاسی، اندیشه سیاسی و روابط بین الملل باید از یکدیگر جدا شود . در علم سیاست نگاه از جانب دولت بر جامعه است در جامعه شناسی سیاسی نگاه از جانب جامعه بر بالا است. در اندیشه سیاسی هم مباحث فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و رشته های دیگر می­تواند مثل کلام سیاسی مطرح باشد. یک رشته هم با عنوان روابط بین الملل داریم. هرچند ممکن است در حوزه فلسفه سیاسی ما آشفتگی مفاهیم یا چالش های مفهومی را داشته باشیم ولی در حوزه علم سیاست، جامعه شناسی سیاسی و روابط بین الملل چالش های مفهومی حقوق بشری نداریم. پس باید قائل به تفضیل شویم. در علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی و روابط بین الملل چالش های مفهومی نیست، اما در فلسفه سیاسی وفقه سیاسی بالاخص در خصوص حقوق بشر چالش مفهومی بیشتر است. آن جا هم که گفتیم چالش مفهومی نیست در واقع چالش مفهومی چندانی نیست وممکن است به شکل جزیی باشد.

2) در سطحی دیگر، مساله تا اندازه زیادی به مدرن یا سنتی بودن مفهوم حقوق بشر بر می گردد. مفهوم حقوق بشر یک مفهوم مدرن است . ولی وقتی با دین مقایسه می­شود چون دین بخشی از سنت است ما باید نسبت بین مفاهیم مدرن و سنتی را مشخص کنیم که چه نسبتی هست. من از اصطلاح ظرفیت سنجی استفاده می­کنم. ظرفیت سنجی یعنی ارائه کردن شاخص های مفاهیم مدرن و بررسی برتافتن یا بر نتافتن سنت نسبت به این معیارها.

3)آیا حقوق بشر مدرن سکولار است؟ مبنای نظری دارد یا ندارد؟ لیبرالی است یا خیر؟ همایش دوم حقوق بشر که در سال 1382 در این دانشگاه برگزار شد مربوط به این موضوع بود. بسیاری از اندیشمندان که خصوصا آمریکا واروپا حدود 50 نفر در این همایش شرکت کرده بودند معتقد بودند که مبانی نظری حقوق بشر را نباید بررسی کنیم زیرا اگر وارد شویم اشکالات تازه از آن جا آغاز می­گردد. من شخصا بنیان گرا هستم و معتقدم به مبانی نظری باید پرداخت.

4) برخی از مشکلات به جهانشمولی و نسبیت حقوق بشر بر می­گردد همان طور که می­دانید لیبرالیست ها معتقد به جهان شمولی حقوق بشر هستند . من شخصا انتقاد جماعت گرایان به لیبرال ها را می­پذیرم و بنابراین به اندازه ای در بحث حقوق بشر نسبی گرا هستم.

5) کشورهای اسلامی وقتی خواستند بحث حقوق بشر را به شکل خاص در بین خودشان بحث کنند به اعلامیه ای به نام اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی رسیدند که در سال 1990 مصادف با 1411 قمری به تصویب کشورهای اسلامی رسید. کوشش بسیار خوبی بود چون ما بنیان گرا هستیم اعتقادمان این است که آغاز خوبی بود و می شود از اینجا بحث را ادامه داد اما مشکلات زیادی در این اعلامیه هست. ابهام مشکل نخست این اعلامیه است. در بسیاری از مواد اعلامیه چنین است که موادی که مخالف شرع مقدس اسلام است را بعد مشخص می­کنیم یعنی همه این حقوق وجود دارد جز مواردی که مخالف شرع اسلام است. این موارد هیچ وقت مشخص نشده و دیدگاه های متنوعی که در دولتهای اسلامی هست از دولت وهابی تا دولت سنی دیگر و تا دولت شیعه ایران هست نمی توان اینهارا مشخص کرد. ابهام دوم بسیاری از مواد اعلامیه با هم متناقض اند ابهام سوم این که ضمانت اجرا ندارد ونمی تواند داشته باشد؛ چون صرفاً یک اعلامیه است.

6) حقوق بشر یک رشته میان رشته ای است .بنابراین رشته های مختلف می توانند به آن بپردازند یکی ازکارهای خوب دانشگاه مفید این است که برای رشته حقوق بشر اساتید از رشته علوم سیاسی و فلسفه وحقوق تدریس می کنند و یک نوع جامعیت در دانشجویان این رشته می شود. وقتی که فلاسفه کارشان را تمام می کنند حقوقدانان و سیاستمداران کار خود را شروع می کنند. کلیت این بحث صحیح است ولی بخشی از مباحث علوم سیاسی بحث فلسفه سیاسی است فلسفه سیاسی بین رشته علوم سیاسی و فلسفه قرار دارد. جای تعجب این است که در کشورهای جهان اول فلسفه سیاسی زیر مجموعه رشته فلسفه است ولی در ایران زیر مجموعه علوم سیاسی است. به همین خاطر است که فلاسفه همان طور که اتهام به آن ها میزنند در ایران پا بر روی زمین ندارند و همیشه به کلیات میپردازند . اما اگر این سه رشته یعنی فلسفه حقوق و علوم سیاسی با هم به موضوع حقوق بشر بپردازند یک نوع تعامل به وجودمی آید که این تعامل مطلوبی است که می توانیم بگوییم از رویکردهای مختلف به بحث حقوق بشر می­باشد. یک مثال آتش گرفتن مدرسه پیرانشهر است. این خبر رامی شود از دیدگاه حقوقدانان بررسی کرد. حقوقدانان می توانند بحث کنند که آیا مدیر مدرسه جرمی مرتکب شده که این بخاری ها را عوض نکرده یا وزیر یا بقیه افراد. با دیدگاه حقوقی میتوان به یک مساله این چنینی نگاه کرد نمی­خواهم بگویم دیدگاه حقوقی دیدگاه ناقصی است. بلکه مسئله این است که دیدگاه های مختلف روی یک مساله حقوق بشری که می ایند تکمیل کننده هم هستند. در این مساله اگر از دید سیاسی نگاه کنیم ما این طور نگاه می­کنیم در یک سیستم مثل سیستم سیاسی اگر مساله توسعه وجود نداشته باشد اگر فاصله طبقاتی وجود داشته باشد اگر نظریه مشخصی در اقتصاد نباشد اگر فاصله طبقاتی زیاد شود اگر اختلاس ها مجاز شمرده شود و پول به مناطق فقیر اختصاص داده نشود این اتفاق بدیهی است پارسال افتاد امسال افتاد و پیش بینی میکنیم سال بعد هم بیفتد . پس به یک مساله حقوق بشری را میتوان از دیدگاه حقوقی به یک نحو و از

دیدگاه سیاسی به نحو دیگر نگاه کرد.

7)در حوزه روابط بین الملل، گاه حقوق بشر به شکل ابزاری مطرح میشود. قدرت های بزرگ حقوق بشر را معمولا به شکل ابزاری نگاه می­کنند نه به شکل یک امر واقعی مثالی که می­توانیم برای آن بیاورم این است که سوریه تحت دیکتاتوری حافظ اسد و بعد بشار اسد داشت اداره میشد و مشکل چندانی نداشت. نظام دیکتاتوری بود ولی مردم زندگی خود را میکردند. اما چون  یک مشکلی برای ابرقدرتها در خاورمیانه وجود داشت و مساله ایران و حزب الله و سوریه برای غرب مساله مهمی بود، حقوق بشر ابزاری شد برای ابرقدرت ها تا این که مساله سوریه را به یک جنگ داخلی تبدیل کنند و جنگ داخلی در سوریه به این زودی ها حل نخواهد شد، و هرچند بشار اسد خواهد رفت، ولی بقایای این مشکلات و خسارات در سوریه و کشته هایی که بیش از 40 و شاید 50 هزار نفر باشد هیچ وقت جبران نخواهد شد. کشورهای غربی به شکل متعمدانه جنگ داخلی را با نام دموکراسی و حقوق بشر به سوریه تحمیل کردند. مسئله سوریه، جنگ داخلی ناجوانمردانه است، نه مسئله حقوق بشر و دموکراسی.

2900 مرتبه بازدید
در حال ارسال...